جوان آنلاین: دختر جوانی که پس از دو هفته در کما با تلاش پزشکان از پرتگاه مرگ به زندگی بازگشت، ماجرای خواستگار شیطانصفتی که او را تا یکقدمی مرگ کشاندهبود، شرح داد. بررسیهای مأموران نشان داد خواستگار قلابی مجرم سابقهداری است که متأهل و چند فرزند دارد که پس از حادثه فراری شدهاست.
چند روز قبل، مرد چوپانی از ارتفاعات روستایی در یکی از شهرهای استان سمنان با اداره پلیس تماس گرفت و اعلام کرد پیکر نیمهجان دختر جوانی را ته درهای پیدا کردهاست.
با اعلام این خبر به سرعت تیمی از مأموران پلیس و عوامل اورژانس به محل حادثه رفتند. بررسیهای تیم پزشکی حکایت از آن داشت دختر جوان چند ساعت قبل به دلایل نامعلومی از کنار جاده به ته دره سقوط کرده و پس از اصابت سرش به سنگی به کما رفتهاست. بنابراین دختر جوان برای درمان به بیمارستان منتقل شد و مأموران هم تحقیقات خود را درباره این حادثه آغاز کردند.
تحقیقات میدانی
در تحقیقات مأموران مشخص شد دختر زخمی اهل روستاها و شهرهای اطراف نیست و مدارک شناسایی او نشان میدهد وی همراه خانوادهاش در تهران زندگی میکند و به دلایل نامشخصی پیکر زخمی و نیمه جان او در این مکان پیدا شدهاست. مرد چوپان به مأموران گفت: «همیشه گوسفندانم را برای چرا به این محل میآورم تا اینکه ساعتی قبل متوجه پارس سگ گله شدم و به دنبال او رفتم و با پیکر خونین و نیمهجان دختر جوانی روبهرو شدم. البته ساعتی قبل از کشف پیکر دختر جوان از دور متوجه خودروی سواری شدم که برای لحظاتی کنار جاده توقف کرد و حتی دیدم مردی از خودرو پیاده شد، اما بعد سوار خودرویش شد و به سرعت از محل رفت.»
بازگشت به زندگی
در حالی که دختر جوان در پرتگاه مرگ قرار داشت و تیم پزشکی تلاش میکرد وی را از مرگ نجات دهد، مأموران پلیس با تحقیق از خانواده وی دریافتند ساناز چند ساعت قبل از حادثه برای دیدن یکی از دوستانش از خانهشان بیرون رفته و دیگر بازنگشتهاست تا اینکه چوپانی پیکر زخمی وی را ته درهای کشف میکند.
تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت و دو روز قبل به مأموران پلیس خبر رسید ساناز به طرز معجزهآسایی پس از گذشت دو هفته از حادثه به هوش آمده و راز حادثه خونینش را آشکار کردهاست.
آشنایی در اینستاگرام
دختر جوان پس از بهبودی نسبی به مأموران گفت: «مدتی قبل در اینستاگرام با مرد جوانی به نام فرشید آشنا شدم. او خودش را مهندس و مدیر یک شرکت تجاری معرفی و بعد هم به من ابراز علاقه کرد. ارتباط تلفنی و پیامکی ما ادامه داشت و من هم کمکم به او علاقه پیدا کردم و عاشق او شدم. فرشید قول داد به زودی به خواستگاریام میآید و چند باری هم داخل خیابان و کافیشاپ با هم قرار گذاشتیم و درباره زندگی آیندهمان با هم صحبت کردیم. حرفهایش خیلی قشنگ بود، اما من متوجه نشدم او با چربزبانی و صحبت از عشق و عاشقی چه نیت شومی در سر دارد و میخواهد مرا فریب دهد. به هر حال او مرا فریب داد و قرار شد قبل از خواستگاریاش از نزدیک با مادر و خواهرش آشنا شوم.»
تصمیم آخر
شاکی ادامه داد: «روز حادثه در یکی از خیابانهای جنوب شرقی تهران با هم قرار گذاشتیم تا به ملاقات مادرش برویم. فرشید مرا سوار خودرویش کرد و به راه افتادیم، اما پس از طی مسافتی از شهر خارج شد. وقتی از او سؤال کردم چرا از شهر خارج میشوی، ادعا کرد مادر و خواهرش در کافیشاپی در یکی از شهرهای اطراف منتظر ما هستند، اما من باور نکردم و از او خواستم توقف کند تا پیاده شوم. هر چقدر اصرار کردم خودرویش را متوقف نکرد و در ادامه هم با تهدید چاقو از من خواست سکوت کنم. چاقویش را به پهلویم احساس کردم و از ترس سکوت کردم. از شهر دور شدیم و میخواست وارد جاده روستایی شود که باز هم با گریه و زاری از او خواستم رهایم کند، اما التماسهای من دل سنگ او را به درد نیاورد و فهمیدم در سر نیت شیطانی دارد. تصمیم آخرم را گرفتم و در حالی که خودرو در حال حرکت بود در خودرو را باز کردم و خودم را بیرون انداختم و غلتی زدم و به ته درهای سقوط کردم. لحظاتی بعد سرم گیج رفت و بیهوش شدم. تصور میکنم فرشید بعد از این حادثه، بالای سرم آمد و وقتی مرا خونین و بیهوش دیده، فکر کردهبود من فوت کردهام و فرار کرد.»
زورگیر سابقهدار
با به دست آمدن این اطلاعات، پرونده به دستور بازپرس دادسرای امور جنایی تهران برای شناسایی خواستگار قلابی در اختیار تیمی از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. مأموران پلیس در نخستین گام چهره متهم را با کمک شاکی بازسازی کردند و در ادامه هم احتمال دادند متهم که تصور میکرده دختر جوان در این حادثه کشته شدهاست، پس از حادثه برای به دست آوردن اطلاعاتی از شاکی به محل حادثه بازگشته است. مأموران در بررسیهای میدانی دریافتند مرد جوانی با همان مشخصات ظاهری و خودروی سواری به کیوسک کنار جادهای در آن نزدیکی رفته و از سرنوشت دختر زخمی پرس و جو کرده و پس از خرید خوراکی از آنجا رفتهاست. کارآگاهان با بررسی تراکنش خرید، متوجه شدند شماره حساب متعلق به مردی به نام کامبیز است. در ادامه بررسیها مشخص شد کامبیز مجرم سابقهداری است که چند باری به اتهام سرقت و زورگیری و درگیری بازداشت و روانه زندان شدهاست، همچنین متأهل و دارای فرزند است. بدین ترتیب معلوم شد خواستگار قلابی دختر جوان را فریب داده و به زور از شهر خارج کرده و میخواسته نیت شوم خود را اجرا کند، اما موفق نشدهاست. تحقیقات برای دستگیری متهم فراری ادامه دارد.